در ۳۰۰۰ سال گذشته وقتی مردم به پول فکر میکردند، پول نقد برایشان تداعی میشد. از خرید مواد غذایی تا تسویه حساب میز رستوران و کلیه معاملات روزمره بوسیله اسکانسهای کاغذ روغنی یا سکههای فلزی پرداخت میشد. با این حال، طی یک دهه گذشته دوره پرداختهای دیجیتال، کشیدن کارت پلاستیکی روی کارتخوان یا گرفتن گوشی هوشمند روی آن به پایان رسیده است. اکنون در برخی از اقتصادهای ثروتمند، پول نقد درحال تبدیل شدن به گونهای از پرداختهای پرریسک است. این تغییر باعث کارآمدتر شدن اقتصاد میشود اما همچنین مشکلات جدیدی را هم به وجود میآورد که میتواند دوران گذار را به تعویق بیاندازد. کشورها با سرعتهای مختلف در حال حذف پول نقد هستند؛ اما مسیر این حرکت مشخص است و بعضی کشورها این مسیر را تقریبا بطور کامل پیمودهاند.
در سوئد تعداد تراکنشهای نقدی خرد به ازای هر نفر در ده سال گذشته، ۸۰ درصد کاهش یافته است. در نروژ فقط ۶ درصد از خریدها بصورت نقدی انجام میشود. انگلیس احتمالاً چهار یا شش سال از کشورهای شمال اروپا عقبتر است و آمریکا شاید یک دهه عقب باشد. اما خارج از جهان ثروتمند باید گفت که پول نقد هنوز در حال پادشاهی است اما حتی در آنجا نیز سلطه آن در حال نابودی است.
هزینه راهاندازی زیرساختهای اقتصاد مبتنی بر پول نقد، همچون پول نقد، ماشینهای حمل پول، تلرهای دریافت سکه بسیار سنگین است و اکثر بنگاههای اقتصادی اشتیاقی به ورود به این مقوله ندارند یا مشتریهای قدیمی را با شارژ هزینههای سنگین از این کار باز میدارند. در یک اقتصاد بدون پول نقد، مردم کم درآمد، مسن و روستایی عقب خواهند ماند و با ریشهکن شدن پول نقد، سیستم پرداخت دیجیتال بهعنوان یک روش پرداخت نامحسوس، به دولتها این اجازه را میدهد تا از عادتهای خرید مردم و عناوین خصوصی آنها سواستفاده کرده و اطلاعات شخصی آنها را استخراج کنند. برای این مشکلات سه راه حل وجود دارد. اول این که، دولتها باید تضمین کنند که همانند انحصار بانکهای مرکزی بر اسکناس و سکهها، بخش خصوصی بر پول دیجیتال انحصار نخواهد داشت و انحصار همچنان از آنِ بانک مرکزی خواهد بود.
شتاب به سوی پول دیجیتال، دستاورد همزمان تقاضا و نوآوری است. دولتها برای دست یافتن به همه این قابلیتها، باید خود را برای روزی که اسکناسهای بانکی خرد شده برای آخرین بار امحا میشود، آماده کنند.